در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
فکر میکنید توافق چقدر دستیافتنی است و چه میزان احتمال فعالشدن مکانیسم ماشه وجود دارد؟
فعالکردن مکانیسم ماشه تصمیمی سیاسی است که در آن هزینه و فایده محاسبه میشود. راهی برای ایران، اروپا و آمریکا جز توافق وجود ندارد. عدم توافق به معنای جنگ است؛ بنابراین اگر جنگ برای منافع ملی، امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران مخاطرهآمیز است باید از آن اجتناب کرد و سراغ توافق رفت.
حتما توافق هم هزینه دارد، اما باید دید هزینه توافق بیشتر است یا جنگ. هیچ حکومت عاقلی، امنیت ملی خود را به دلیل مسائل دیگری همچون غنیسازی به مخاطره نمیاندازد. اما توافق در شرایط زمانی و مکانی تفاوتهایی دارد. امروز شرایط برجام وجود ندارد و توافق هستهای امکانپذیر نیست. شرایط ایران، منطقه و جهان کاملا متفاوت است و نمیتوان انتظار داشت خواستههایی که در سال ۲۰۱۵ مطرح بود مود پذیرش قرار گیرد.
روندها نشان میدهد که بیشترین طرفی که از ادامه وضعیت موجود و تشدید آن خسارت میبیند، ایران است. طرف مقابل هم خسارت میبیند، اما ظاهرا ما باید متوجه خسارتهایی که با آن موجه هستیم باشیم. نباید تصور کرد، چون طرف مقابل هم خسارت میبیند پس ایرادی ندارد که ما هم خسارت ببینیم.
به تازگی نمایندگان مجلس در بیانیهای بر ضرورت داشتن پیششرط برای مذاکره تاکید کردند. آنها میگویند که آمریکا در حین مذاکره به ایران حمله کرد و تضمینی وجود ندارد دوباره این کار را نکند.
واقعیت این است که باید دید مصوبه «اقدام راهبردی» مجلس در دولت دوازدهم چه تاثیری در عمل گذاشت؟ باعث بهبود وضعیت شد یا بدتر شدن آن؟ یا مصوبه اخیر مجلس درباره تعلیق همکاری با آژانس چه تاثیری در روابط ایران میگذارد؟ امروز هم مجلس بیانیهای داده و ضرورت پیششرط گذاشتن قبل از مذاکره را مطرح کرده. بنظر میرسد برخی دنبال توهم هستند و تاکنون این توهمات باعث شده کشور دچار اینهمه هزینه و خسارت شود.
آنچه به آن نیاز داریم مذاکره برای رسیدن به مصالحه است. این هنر دیپلماتهاست که روی میز مذاکره بابت هرچه میدهند چیزی بگیرند و حتی بیشتر بگیرند.
فرض کنید چند ماه دیگر گذشت و اسنپبک هم برگشت، شرایط بدتر میشود. روزی توقف در مقابل توقف بود، اما امروز اینطور نیست. زمانی پیش شرط ایران این بود که تحریمها را رفع کنید، اما امروز طرف مقابل میگوید غنیسازی را متوقف کنید تا به شما حمله نکنیم. بعد فرضا وقتی حمله شد بگویند باید حمله را متوقف کنید تا مذاکره کنیم. اینها روند بیسرانجامی است. نباید کشور را دچار ریسک کرد و بعد گفت طرف مقابل به تعهدات خود عمل کرد.
روابط بینالملل بر اساس قدرت و ابزاری است که هر کشوری در اختیار دارد. اگر ابزار لازم را دارند که از حمله آمریکا و اسرائیل به ایران جلوگیری کنند، خب از آن استفاده کنند. کمانکه مشخص شد برنامه هستهای و موشکها بازدارنده نیست و باعث جلوگیری از حمله نشد. کسانی که فکر میکردند غنیسازی ۶۰ درصد یا ۹۰ درصد مانع حمله به ایران میشود، اشتباه محاسبه داشتند. اسرائیل هم بمب اتم داشت، اما حماس و بعد ایران به آن حمله کردند. سلاح هستهای و موشک بازدارنده نیست. باید به واقعیتهای کشور و روابط بینالملل نگاه کنیم. اصل امنیت ملی، منافع مردم و تمامیت ارضی است. اگر خدای نکرده جنگ گستردهای رخ دهد و توسعه پیدا کند، ممکن است اتفاقاتی که برای کشورهایی مثل سوریه و لیبی و در نسبتی کمتر برای عراق رخ داده، برای ایران نیز رخ دهد. این پیشگیری نیز تنها از نظر دیپلماسی ممکن است.
با این همه برخی جریانها معتقد هستند که دیپلماسی نیز نتوانسته مانع حمله به ایران شود و خواستار ایستادگی در برابر خواستههای آمریکا هستند. این نظرات را چطور ارزیابی میکنید؟
مواضع تندروها بیشترین کمک را به اسرائیل و آمریکا کرده است. متاسفانه اگر نفوذی وجود داشته باشد، قطعا در تندروهاست نه مخالفان سیاستهای موجود. باید در کسی نفوذ کنند که تندترین مواضع را داشته باشد و حکومت فکر کند بیشترین اعتماد را میتوان به او کرد. این همه مقامات نظامی و دانشمندان کشور از طریق نفوذ در مراکز حساس کشور از دست رفتند. آنها حتما از فیلترهای اطلاعاتی گذشته بودند، بنابراین باید نسبت به حرفهای تندروانه که بعضا در صداوسیما نیز مطرح میشود، نگران بود. این تجربه در تاریخ هم وجود دارد. در زمان مصدق جریان بسیار تندروای بود که به آن توده انگلیسی میگفتند. بعدها مشخص شد که آنها مخفیانه با انگلیسیها ارتباط داشتند تا اوضاع را بهم بریزند و دولت مصدق موفق نشود.
فکر میکنید فعالشدن اسنپ بک چه تاثیر بر شرایط خارجی ایران دارد؟
یک جنبه از این بحث حقوقی است و جنبه دیگر اجرایی. در موضوع حقوقی، وقتی مکانیسم ماشه فعال شود، شش قطعنامه فصل هفت منشور سازمان ملل متحد به ویژه قطعنامه ۱۹۲۹ فعال میشود. این قطع نامهها الزامآور است و بنابراین همه اعضای سازمان ملل متحد باید آن را رعایت کنند؛ بنابراین تحریمهای اروپایی-آمریکایی امروز برای همه الزامآور میشود و هر کشوری آن را نقض کند مجازات خواهد شد.
چرا به طور ویژه به قطعنامه ۱۹۲۹ اشاره کردید؟
در قطعنامه ۱۹۲۹، که مفصل و یکی از قطعنامه استثنایی شورای امنیت است که مشابه آن برای عراق صادر شده بود، بندی وجود دارد که اگر ایران تمکین نکند و قطعنامه را نپذیرد اقدامات بیشتری در نظر گرفته خواهد شد. آمریکا برای حمله به عراق از چنین بندی استفاده کرد و حمله نظامی خود را به دلیل عدم توجه عراق به قطعنامههای بینالمللی توجیه کرد.
بر اساس این بند، آمریکا، اروپا، اسرائیل و ناتو میتوانند اقداماتی انجام دهند. این اقدامات میتواند از گرفتن کشتیها و هواپیماهای ایران تا دستگیری اشخاصی که با ایران تجارت میکند متفاوت باشد. اگر حمله نظامی هم انجام ندهند ایران ممکن است در مقابل چنین اقداماتی واکنش نشان دهد. واکنش تبدیل به واکنش متقابل و احتمالا درگیری نظامی میشود. در شرایط اجماع بینالمللی بعید است که کشورهایی مثل چین حتی در حد محکومیت لفظی هم از ایران حمایت کنند. جنگ اخیر هم نشان داد که روسیه و چین حاضر نشدند هیچ اقدام عملی انجام دهند و اگر اروپا، ناتو و شورای امنیت علیه ایران شود احتیاط آنها بیشتر نیز خواهد شد. تاکید میکنم که نباید کشور را دچار ریسک کرد و با تحلیلهایی که خطری وجود ندارد و احتمال حمله نظامی نیست جلو رفت. در عراق نیز تا یک روز قبل حمله آمریکا، برخی تحلیل گران میگفتند که آمریکا حمله نمیکند. اخیرا هم برخی چنین مواضعی دارند. آنها آنچه دوست دارند را به عنوان واقعیت مطرح میکنند. حالا نمیخواهیم اتهام به کسی بزنیم که میخواهد پوست خربزه زیر پای کشور و دولت بیاندازد که باعث غافلگیری شود؛ لذا نباید اجازه داد کشور به ذیل هفت منشور ملل متحد برگردد و دشمنان ایران مثل آمریکا و اسرائیل به کشور ما و مردم ما لطمه بزنند.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
گفتار تحلیلی سردبیر فراز
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش